در این بررسی به سراغ سریال خوشساخت شبکه A&E، یعنی سریال Bates Motel میرویم. با گیمان همراه باشید.
یک روایت، یک شخصیت و یک سناریوی سریال هر چقدر هم که بخواهد در ابتدای مسیر ضعیف و بیرمق باشد میتواند با تلاش و پشتکار تیم کارگردانی و بازیگرانش به اثری قابل تحملتر و چه بسا بهتر تبدیل شود. شبکهی A&E با اعتماد به سریال Bates Motel توانست به مدت ۵ سال اثری قابل احترام برای مخاطبینش تهیه کند که در ادامهی این مطلب، به معرفی و بررسی المانهای پیشرفت در سریال Bates Motel میپردازیم.
آلفرد هیچکاک فقید در سال ۱۹۶۰ توانست یکی از بهترین آثار خود را تحت عنوان Psycho خلق کند؛ «روانی» داستانی پر از هیجان و تعلیق بوده که موفقیت فراتر از انتظار خودش را مدیون اقتباس از رمانی به همین نام از رابرت بلاخ است. داستان در رابطه با جوانی به نام نورمن بیتس است که متلی را به همراه مادرش (نورما) اداره میکند منتهی نورمن همانند دیگران از سلامت روحی برخوردار نیست و از بیماری شیزوفرنی (دوگانگی شخصیت) به شدت رنج میبرد. در سال ۲۰۱۳، شبکهی A&E تصمیم گرفت تا با رونمایی از سریالی به نام Bates Motel با اقتباس از همین رمان، روایتی دیگر از داستان نورمن و نورما را برای بینندگان عاشق این سبک و سیاق فراهم کند. این سریال در همان وهلهی اول از مشکلات زیادی رنج میبرد ولی توانست عملکرد بهتری در طول پنج سال پخش، از خود نشان دهد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
ورا فارمیگا، بازیگر محبوب سینما با قبول نقش مادر نورمن توانست ایفای نقش استثنایی از خود به ماندگار بگذارد. در حقیقت در تیزرهای تبلیغاتی عوامل دست اندکار سعی داشتند تا با قمار بر سر فارمیگا، بینندگان را مجاب کنند تا پای این سریال بنشینند.
ورا فارمیگا، بازیگر محبوب سینما با قبول نقش مادر نورمن توانست ایفای نقش استثنایی از خود به ماندگار بگذارد. در حقیقت در تیزرهای تبلیغاتی عوامل دست اندکار سعی داشتند تا با قمار بر سر فارمیگا، بینندگان را مجاب کنند تا پای این سریال بنشینند. از طرفی فردی هایمور عهدهدارِ نقش شخصیت اصلی (نورمن) شد. متاسفانه هایمور نتوانست در فصلهای ابتدایی آن گونه که باید ظاهر شود و با ایفای نقش خشک و بیروح منجر به دلسرد شدن بینندگان از ادامهی تماشای سریال شد. حتی ریت سریال نیز تا حدودی افت نشان داد و نزدیک بود تا سریال کنسل شود ولی به طرز عجیبی سریال خودش را از این گرداب «کنسل شدن» توانست نجات دهد!

تزریق شخصیت سومی که جان دوبارهای به ماجرا توانست بدهد.
روایت سریال از نقطهای شروع میشود که بیماری نورمن چندان بارز نیست و وی به همراه مادرش به تازگی به متل نقل مکان کردهاند. یک اتفاق در قسمت اول باعث ایجاد سلسله وقایعی به صورت زنجیرهای میشود که تا پایان اپیزود آخر در فصل اول مجبور هستیم آن را تحمل کنیم! از طرفی شخصیتهای فرعی به داستان سریال تزریق میشوند که نه تنها پیشینهی درست و حسابی از آن در دسترس نیست بلکه شخصیتپردازی بسیار تک بعدی و کاغذی دارند. هر چقدر هم که سریال تینایجری باشد ساختار و استخوانبندی سریال در فصل اول و حتی فصل دوم چندان چفت و بسط دار نیست و حوصلهی مخاطب سر میرود.
سریال از نقطهای بالاخره هیجانانگیز میشود که نورما متوجه وخامت اوضاع نورمن میشود و از طرفی دیگر بالاخره فردی هایمور توانست ۱۸۰ درجه برگردد و در نقش نورمن فرو برود و با شخصیتی روبهرو شدیم که گویا واقعا مبتلا به شیزوفرنی است.

ریهانا، خوانندهای خوشنام که در فصل آخر به تیم بازیگری این سریال پیوست.
در هر فصل سعی شده با تمرکز بر داستان یک الی چند کاراکتر منفی کمی هیجان به داستان اصلی فصل تزریق شود. در فصل اول اولیویا کوک در نقش اما دیکودی در تلاش بود تا سریال از لحاظ عاطفی و رومانس کمی ارتقا پیدا کند ولی نتوانست انتظارات را پاسخگو باشد. در ادامهی داستان، دیلان (با بازی بسیار خوبِ مکس تایریوت)، برادر ناتنی نورمن ظاهر میشود. وی تا حدودی توانست قدرتمند ظاهر شده و جزو معدود شخصیتهایی است که تا فصل پنجم توانسته رضایت بسیاری از بینندگان را کسب کند. شاید این مسئله به علت پیشزمینه و گذشتهی تلخِ دیلان باشد که توانسته چند قدم این شخصیت را به نسبت سایر کاراکترهای فرعی بالا بکشد.
کلانتر الکس رومرو (با بازی استثنایی نستر کربونل) از قسمت سوم وارد داستان Bates Motel شد و در همان فصل ابتدایی توانست ابهت و جذبهی یک کلانتر و مامور قانون را پیدا کند. هر چند تا نیمهی ابتدایی داستان برای بیننده شک و شبههای ایجاد میشود که او واقعا کیست و چه انگیزههایی در سر دارد؟ آیا او شخصیت مثبت این داستان است یا منفی؟ به این سوالات تا انتهای فصل پایانی در سکانسهای مختلف پاسخ داده میشود. نقش کلانتر شاید به خاطر فقدان بازیگر مطرح دیگر در این سریال کمی قابل توجه بود ولی نمیتوان از بازی استثنایی وی در فصل چهارم و پنجم غافل شد. همگام با خشم الکس رومرو، مخاطب نیز خشمگین میشود و همگام با ناراحتی و افسوس وی، بیننده هم غمگین میشود. به جرئت میتوان گفت این حس همذاتپنداری صرفا با این کاراکتر قابل لمس است.

یکی از زیباترین نقشآفرینیها در این سریال
علی رغم پایانی قابل پیشبینی بر داستان نورمن و مادرش، روایت داستان تا نقطهی پایانی بسیار هیجانانگیز شکل میگیرد.
سریال Bates Motel با تمام کاستی و نواقصاش، اثری بسیار قابل احترام است که تیم دست اندرکار در پشت این سریال توانست با پشتکار خود در بدترین شرایط، داستان نورمن و نورما را برای مخاطبین روایت کند. شاید مقایسهی این سریال با فیلم Psycho کمی دور از انتظار باشد ولی اگر حتی فیلم سینمایی «روانی» را ندیدهاید، دنبال کردن داستان یک فرد روانی برای شما جالب خواهد بود. منتهی از آنجایی که این سریال برای قشر نوجوان فراهم شده باید فصل نخست این سریال را تحمل کنید تا داستان به یک نقطه اوج برسد. این سریال قادر است در پنجاه قسمت شما را سرگرم کند.